درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان زندگی پر از دروغ درد درختی که خشک میشه از ریشه درد زنانی که محکوم ازارند درد کودکان کار درد کینه های نهفته در دل ها درد تابلو های ایست درد پرسش های بی جواب درد جنوب شهر درد فروش کلیه درد شرمساری درد درد درد زیاد نه؟؟؟؟ میدونم تلخ!!!!!!!!! تو جاده که بارون میاد ادم نا خوداگاه یاد اینا می افته 1سهراب شعرش 2قمیشی و صداش 3وزیر راهووو ما......شش طرح شلیک 75 میلیون گوز به قبر پدر اون کسی که مسئول این همه گرانیست... نخند با توام هستم گوزوووووووو تمام مزرعه مرده زایین ملخ خواری چرا تیری نمی خیزد زایین کمانداری تمام شهر خواب ودرخت شاعری خشک.. چرابرگی نمی گوید کسی از شعر بیداری.. کنون در دست ضحاک است این خاک اهورایی چرا کاوه نمی تازدبر این ظلم ریاکاری..
راست گفتن... زیاد که باشی زیادی میشی منم رفتم امشب...
ادما چقدر مزخرف شدن مشکلات چیکارا که نکرد با این مردم نیازی به اخر زمون نیست وقتی به یاد اون خواننده یه روزی میرسه که سر یه هزارتومنی جنایت میشه کم بی را نگفت... یه روزه خوبت کو هیچکس؟؟؟؟؟
داشتم میرفتم روز اول مدرسه.. مادرم نشست کفشامو بست دیروز که داشتم اخرین روزای کارشناسیمو میرفتم سر کلاس مادرم یه سیب بهم داد به گذر زمونه خیره شدم تو راه داداها کجاست اون روزا کجاییم داداها.... استیصال است جایی وایسادیم که سخت مستئصلیم جایی که سکوت سکوت می کند زمانه ای مه اگر بفهمی معشوقه ات قدم کجی ورنداشته به اندازه ی فهمت خوشحال می شوی.... شبیه به بز شبیه به کبک هممون... نثل اسکولا.. یه مشت جوون با مغزایی پر از اب منی ...
در زندگی زخمهایی هست که مثل خوره روح را اهسته در انزوا می خورند و می تراشند.... صادق هدایت... ![]() ![]() |